حیا در ازدواج (قرآن)حیا عبارت است از حالت و خویی نفسانی در انسان که مانع ارتکاب اعمال زشت میشود. و از اموری که باید در ازدواج رعایت شود حیا و پاکدامنی است. ۱ - ازدواج با زنان با حیالازم است مؤمنان با زنان باحیا و پاکدامن، ازدواج کنند. «ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکتایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت والله اعلم بایمـنکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن وءاتوهن اجورهن بالمعروف محصنـت غیر مسـفحـت ولا متخذت اخدان..؛ و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن باایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند- خدا به ایمان شما آگاهتر است و همگی اعضای یک پیکرید- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمایید، و مهرشان را به خودشان بدهید به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانی بگیرند. و در صورتی که (محصنه) باشند و مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) برای کسانی از شماست که بترسند (از نظر غریزه جنسی) به زحمت بیفتند و (با این حال نیز) خودداری (از ازدواج با آنان) برای شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.» ۱.۱ - نکاح با زنان عفیف"فانکحوهن باذن اهلهن و آتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان" مراد از کلمه (محصنات) زنان عفیف است، زیرا زنان شوهردار قابل نکاح کردن نیستند، و مراد از مسافحات معنایی مقابل جمله (متخذات اخدان) است، و کلمه (اخدان) جمع کلمه (خدن) به کسره خا است، که به معنای دوست است و این کلمه مذکر و مؤنثش و مفرد و جمعش یکسان است، یعنی هم به دوست مذکر خدن گفته میشود، و هم به دوست مؤنث هم به جماعت دوستان خدن گفته میشود و هم به یک فرد، و اگر در مورد بحث به صیغه جمع آمده، برای این بود که در دلالت بر کثرت و زیادی تصریح داشته باشد، و بفهماند وقتی کسی به منظور فحشا و زنا کردن دوستی میگیرد، به او و به مثل او قناعت نمیکند، چون نفس آدمی حریص است، اگر قرار باشد خواست نفس را بر آورد، و آن را اطاعت کند حتما دوستان زیادی برای فحشا میگیرد. ۲ - عدم جواز ازدواج با زناکارازدواج مؤمنان پاکدامن و عفیف با افراد زناکار، جایز نیست. «الیوم احل لکم الطیبـت وطعام الذین اوتوا الکتـب حل لکم وطعامکم حل لهم والمحصنـت من المؤمنـت والمحصنـت من الذین اوتوا الکتـب من قبلکم اذا ءاتیتموهن اجورهن محصنین غیر مسـفحین ولا متخذی اخدان ومن یکفر بالایمـن فقد حبط عمله وهو فی الاخرة من الخـسرین؛ امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و (همچنین) طعام اهل کتاب، برای شما حلال است و طعام شما برای آنها حلال و (نیز) آنان پاکدامن از مسلمانان، و آنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.» «الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک وحرم ذلک علی المؤمنین؛ مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمی آورد و این کار بر مؤمنان حرام شده است.» «الخبیثـت للخبیثین والخبیثون للخبیثـت والطیبـت للطیبین والطیبون للطیبـت..؛ زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلق دارند و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان میدهند مبرا هستند و برای آنان آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است.» ۲.۱ - نهی ازدواج با زنان آلودهاصولا قرینه مقابله خود نشانه این است که منظور از خبیثات جمع مؤنث حقیقی است و اشاره به زنان ناپاک است در مقابل "خبیثون" که جمع مذکر حقیقی است. از همه اینها گذشته در حدیثی از امام باقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده که" این آیه همانند "الزانی لا ینکح الا زانیة او مشرکة" میباشد، زیرا گروهی بودند که تصمیم گرفتند با زنان آلوده ازدواج کنند، خداوند آنها را از این کار نهی کرد، و این عمل را ناپسند شمرد. در روایات کتاب نکاح نیز میخوانیم که یاران امامان، گاه سؤال از ازدواج با زنان "خبیثة" میکردند که با جواب منفی روبرو میشدند، این خود نشان میدهد که "خبیثة" اشاره به زنان ناپاک است نه "سخنان" و نه "اعمال" ناپاک. ۳ - پانویس۴ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حیا در ازدواج». |